جدول جو
جدول جو

معنی راه برداری - جستجوی لغت در جدول جو

راه برداری
(بُ)
عمل راه بردار. اهتداء. (یادداشت مؤلف). رشاد. رشد. رشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاک برداری
تصویر خاک برداری
برداشتن و انتقال خاک از زمین برای هموار ساختن آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرده برداری
تصویر پرده برداری
عمل برداشتن پرده از روی چیزی، مثل مجسمه ای که تازه ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
(پَ سَ / سِ بَ)
پس برداری. عمل پسه بردار
لغت نامه دهخدا
(بَ)
خاک از زمین برداشتن. زیادی خاک محلی را بجای دیگر بردن، گودبرداری
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ زَ)
راه برنده. کنایه از پی برنده. (از یادداشت مؤلف).
- ره بردار به جای نبودن، بدان جای راه نبردن. راه نیافتن و دسترسی پیدا نکردن بدان جای
لغت نامه دهخدا
تصویری از بار برداری
تصویر بار برداری
عمل و شغل باربردار حمالی، مخارج سفر و لوازم آن و کرایه بار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسه برداری
تصویر پسه برداری
پس برداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار برداری
تصویر کار برداری
تعهد اجرای کاری
فرهنگ لغت هوشیار
((~. بَ))
برداشتن پرده از روی چیزی و به تماشا گذاشتن آن به نشانه آغاز بهره برداری یا نمایش، آشکار ساختن یک راز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرته برداری
تصویر گرته برداری
((گَ تِ بَ))
طراحی چیزی به کمک گرده (یا خاکه) زغال و غیره، یکی از شیوه های ترجمه، عمل تقلید یا نسخه برداری از یک تصویر یا طرح
فرهنگ فارسی معین